هایدگر فیلسوف هستی ستیز(۱۵)

هایدگر پس از استعفا

هایدگر دلائل شکست خود در انقلاب فرهنگی را در ضعف و عدم همکاری رهبری سیاسی می دید و معتقد بود که رهبریت به حقیقت و عظمت درونی ناسیونال سوسیالیسم پی نبرده است. علیرغم این هیچگونه چرخش عملی و فکری در مقابل رژیم را نمی توان در هایدگر پس از رویگردانی از فعالیت مستقیم رؤیت کرد. حتی پس از رویگردانی عملی، تا ۱۹۴۵ عضویت حزبی خود را حفظ کرد و همچنان بر این نظر تا آخر حاکمیت نازی ماند که برنامه و عملکرد هیتلر پایه ریزی شالوده ای برای تحول جامعه و قوم آلمانی می باشد.

با کسب مقام صدراعظمی آلمان به دست هیتلر، برای تمرکز قدرت بی چون و چرای خود، هیتلر ادغام قدرت های متفرق و تمرکز آنها را در مقام صدراعظمی به رفراندوم می گذارد. به همین منظور هیتلر نیاز مبرم به حمایت همه جانبۀ سازمان های مختلف داشت. یکی از همین اعلام حمایت ها که برای تحصیلکردگان حائز اهمیت بود نیز به امضاء هایدگر در کنار دیگر اساتید نازی منتشر می شود. این تاکتیک های عملی هیتلر گام های جدی برای برقراری رژیم توتالیتری بودند، که چندی بعد مسبب یکی از خونین ترین جنگ ها در تاریخ بشریت شد و با نابودی هرآنچه غیر آلمانی اعلام می شد، لکۀ ننگی در تاریخ بشر باقی خواهد ماند.  با ادغام ریاست دولت و ریاست جمهور، در واقع رهبر تنها مقامی بود که ارتش آلمان برای او سوگند وفاداری یاد می کند.

۱۹۴۵هایدگر مدعی شده بود، که بعد از استعفای او هر آنکس که ریاست دانشگاه را بعهده می گرفت، بدرستی می دانست که با چه افرادی کار می کند. این نیز در مورد خود او صادق است، زیرا هایدگر بعد از استعفا دست از همکاری با رژیم نازی برنداشت و برای مثال با وزارت آموزش و پرورش در برلین همکاری مستقیم و محکمی در پروژۀ „آکادمی مدرسین رایش آلمان“(۱)کرد. این همکاری چنان محکم بود که خود هایدگر برای ریاست آکادمی پیشنهاد شده بود. برنامۀ این پروژه در راستای پاکسازی دانشگاه ها از عناصر غیر آریایی محسوب میشد و در عین حال همۀ مدرسین و دانشگاهیان را با تمرکز هر چه بیشتر کنترل و پاکسازی کنند. در واقع برای کسب گواهی توانایی تدریس(۲) که چند ترم بعد از اخذ مدرک دکترا  طول می کشد، آکادمی تنها به افرادی اجازۀ ادامه کار می داد که از نظر عقیدتی-سیاسی مورد تأیید بودند. قبل از این طرح، دانشگاه ها برای صدور گواهی توانائی تدریس از آزادی برخوردار بودند، اما با این قانون و پروژه این بار وزارتخانه نهادی بود که اجازۀ صدور چنین گواهی را داشت. همکاران هایدگر در این پروژه برای تأسیس و تحکیم آکادمی از عالیرتبه ترین افراد دانشگاهی در حزب نازی بودند که همگی رتبه های دانشگاهی خود را مدیون حزب و رژیم نازی بودند. هدف اصلی این آکادمی هدف علمی نبود، بلکه مرکزی برای تربیت نسلی در دانشگاه که وفادار و مؤمن به ناسیونال سوسیالیسم است. برنامۀ آکادمی تنها به کلاس های عقیدتی-سیاسی خلاصه نمی شد، بلکه برنامه های موسیقی، آواز، تئاتر و .. را نیز در بر میگرفت.

در پاسخ به دعوت همکاری برای تأسیس و تحکیم آکادمی مدرسین رایش آلمان، هایدگر پاسخی بسیار دقیق و مفصل می نویسد و اهداف خود را با تأکید بر تربیت نیروهایی با جهان بینی مشخص ترسیم می کند. طبق نظر هایدگر دانشگاه تنها محلی برای تربیت افراد وفادار به ایدئولوژی ناسیونال سوسیالیسم باید شود و آکادمی کار خود را تنها با ارائۀ کلاس خاتمه یافته نبیند بلکه مرکز تربیت افرادی برای ساختن دانشگاه ناسیونال سوسیالیستی باشد. آکادمی اردوگاهی متشکل از استاد و دانشجو باشد. مورد طرح و پیشنهاد تأسیس آکادمی تنها یکی از موارد همکاری مستقیم و تنگاتنگ هایدگر بعد از دوران ریاست دانشگاه اوست.

در ۵ می ۱۹۳۴ در روزنامه فراکفورتر از نشستی گزارش داده می شود، مبنی بر تأسیس کمیتۀ فلسفه حقوق آکادمی حقوق آلمانی (۳)، که هایدگر نیز یکی از شرکت کنندگان آن نشست بود. هدف این آکادمی پایه گذاری سیستم حقوقی ژرمنی که جایگزین سیستم حقوقی رومی شود. برای اهداف آن آکادمی حضور فیلسوفی به نام هایدگر از دید وزارت دادگستری نازی الزامی بود. در همان زمان روزنامۀ  دیگر به نام برلینر تاگه بلات (۴)  در مقاله ای تحت عنوان „فلسفه به عنوان سلاح“ (۵) گزارش فراخوان این کمیته را چاپ می کند. در آرشیو نیچه اولین جلسه کمیته برگزار میشود و این جلسات کمیته تحت سرپرستی هانس فرانک (۶) کمیسار وزارت دادگستری بودند. تا سال ۱۹۳۶هایدگر با این کمیته همکاری داشته است.

هایدگر حتی پس از کنارگیری از ریاست دانشگاه با مدرسه عالی آلمانی برای علوم سیاسی (۷) همکاری می کند و این مدرسه عالی بعد از سال ۱۹۳۴ به وزارت ارشاد و تبلیغات الحاق می شود. در این مدرسه عالی دانشجویان با مسائل اساسی مطرح شده در ناسیونال سوسیالیسم اشتغال داشتند. در لیست کلاس های درسی این مدرسه عالی در کنار رودلف هس، گوبلز و گورینگ، نام مارتین هایدگر نیز به عنوان استاد به چشم می خورد.

پانوشت ها:

۱-Dozentenakademie des Deutschen Reiches

۲- در آلمان تنها کسب مدرک دکترا برای تدریس در دانشگاه کفایت نمی کند، بلکه کاندیدای استادی باید خود یک دورۀ اثبات توانایی تدریس Habilitation را بگذراند.

۳- Ausschuss für Rechtsphilosophie der Akademie für Deutsches Recht

۴-Berliner Tageblatt